روح الله

این وب در راستای جشنواره کشوری "روح خدا " آغاز بکار نمود

روح الله

این وب در راستای جشنواره کشوری "روح خدا " آغاز بکار نمود

مشخصات بلاگ
روح الله

پنجمین دوره از جشنواره "روح خدا "از بهمن ماه 95 شروع شده و تا رحلت حضرت امام (ره) در سال ۹۶ ادامه دارد که در رشته های شعر، مقاله نویسی، وبلاگ نویسی، نقاشی، مسابقه کتابخوانی وصیت نامه حضرت امام (ره) و موضوع ویژه اقتصاد مقاومتی برگزار می شود.

۷ مطلب با موضوع «درس هایی از زندگی روح الله» ثبت شده است

دهکده نوفل لوشاتو، بیست و نهمین سال جدایی از خمینی کبیر را تجربه می کند. نام این روستا، روزگاری در صدر اخبار جهان بود. در مهر ماه سال 57، زمانی که امام خمینی(ره) برای هدایت انقلاب اسلامی، تصمیم به خروج از عراق گرفت، دولت کویت با ورود ایشان مخالفت کرد و امام ناچار راهی فرانسه شد، چرا که در آن زمان، ایرانی ها و فرانسوی ها بدون ویزا می توانستند سه ماه در کشور میزبان زندگی کنند. برای همین، امام هم بدون تقاضای ویزا، عازم فرانسه شد و این کشور با اقامت ایشان در دهکده ای کوچک در حومه پاریس مخالفتی نکرد.

امام از دوازدهم مهر تا یازدهم بهمن سال 57، در خانه ای کوچک در این دهکده، انقلاب اسلامی را در ایران هدایت کرد. در این مدت، این دهکده پذیرای هزاران نفر از یاران امام از چهار گوشه جهان بود. گوش ها و قلب های میلیون ها ایرانی در این مدت، متوجه نوفل لوشاتو بود تا این که امام تصمیم گرفت این محل را ترک کند و به ایران بیاید.

  • احمد یوسفی

                                                        

گاهی که امام برای حرم یا کار دیگری از خانه خارج و یا باز می گشتند، می فرمودند: آقای فلانی شما برای فلان شخص یک عبا بخرید. یعنی ایشان در حرم و خیابان مواظب بودند که اگر طلبه ای وضع خوبی ندارد فوری دستور می دادند برای او عبا بخرید. یک روز شخصی پیش امام آمده عبای خود را نشان داد و گفت: عبای من پاره است. امام دنبال عبای خود گشت و بعد آن را به او نشان داد و گفت: ببین عبای من هم پاره است. ایشان به بعضی اینطوری جواب می دادند و در بعضی مواقع به دیگران آنطور کمک می کردند.

سرگذشتهای ویژه از زندگی امام خمینی؛جلد 4،صفحه129

  • احمد یوسفی

می گفتند: در اول وقت نماز خواندن خیلی ثواب دارد، زود نمازت را بخوان تا از ثوابش کم نشود.

منصوره جاسبی:از برنامه های آقا[1]، قدم زدن در حیاط بود، یک روز من[2] آمدم تا  از کنارشان رد شوم که مرا صدا زدند و پرسیدند: نمازت را خوانده ای؟ گفتم: هنوز نه. گفتند: زود برو بخوان تا از ثوابش کم نشود، نماز اول وقت خواندن ثواب زیادی دارد.

همیشه به ما می گفتند که نماز اول وقت خواندن ثواب زیادی دارد، نمازتان را بخوانید و برای فقرا دعا کنید تا خدا آنها را یاری کند.[3]

 
  1. امام خمینی (س).
  1. محمدتقی اشراقی، نوه امام خمینی (س).
  1. برگرفته از کتاب پدر مهربان.
  • احمد یوسفی

آقا از کاری که باعث همسایه آزاری بود، به شدت ناراحت شده و به ما اعتراض می کردند.

جی پلاس ـ منصوره جاسبی: هر چقدر در خانه بازی یا شلوغ کاری می کردیم، آقا[1] مخالفتی  نداشتند و چیزی به ما نمی گفتند اما به محض اینکه کاری که باعث اذیت همسایه می شد، انجام می دادیم، از ما ناراحت شده و اعتراض می کردند که چرا چنین کردیم.

همین رفتار آقا باعث شده بود که ما حواسمان را جمع کنیم و کاری که باعث ناراحتی و دلخوریشان می شود، انجام ندهیم.[2]

 
  1. امام خمینی (س).

2.برگرفته از خاطره نقل شده از فریده مصطفوی (فرزند امام) در کتاب پدر مهربان.

 

  • احمد یوسفی

جوانی فرصتی است که امام به مناسبت های مختلف بر آن تأکید می کردند و استفاده از آن را یادآوری.

ـ منصوره جاسبی: حجت الاسلام مسیح بروجردی نقل می کند که کنار آقا[1] نشسته  بودم که دیدم آقا دارند برای به جای آوردن اعمال ماه شعبان آماده می شوند. تصمیم گرفتم آقا را تنها بگذارم و بروم و مزاحم کارشان نشوم. جلو رفتم و دستشان را گرفتم و بوسیدم.

هنوز دستشان در دستم بود و سرم پایین که گفتند: هر کاری می خواهی انجام دهی تا جوانی انجام بده، در پیری باید بخوابی و ناله کنی و من چشمی گفتم و بوسه دیگری بر دستشان زدم و از اتاق خارج شدم.[2]

 
  1. امام خمینی (س).
  1. برگرفته از کتاب پدر مهربان.
  • احمد یوسفی

اگر معلمی «عشق» است و «عاشقی» و شیرین و بهجت آفرین.

اگر تعلیم و تربیت کاری است کارستان و این هنر خداوند است و او این هنر را به رسولان و رهروان شایسته اش تفویض کرده است، پس خوشا به حال معلمان که این وظیفه خطیر را بر دوش می کشند.


اینک در ایام بزرگداشت مقام معلم، گزیده ای از این هنرنامه را به نقل از امام خمینی (س)، آن پیر خداخواه و هنرمند ترین معلم این زمان مرور می کنیم:

  • احمد یوسفی
  • چه ادعایی دارد انسان که می‌تواند یک انسانی را دعوت به خیر بکند با زبان ملایم، با قلم ملایم، با نصیحت، با دوستی او را به راه راست ببرد آنطور که انبیا می‌کردند. انبیا بنایشان بر این بود که دست به شمشیر نبرند الّا برای آنها که علاجی ندارند جز شمشیر و فاسد می‌کنند جامعه را. آن که فاسد می‌کند جامعه را و دست از فسادش بر نخواهد داشت او را باید از جامعه جدا کرد. و یک غده سرطانی است که جامعه را فاسد می‌کند.
  • احمد یوسفی